زقاف تا قاف ادبی- علمی
| ||
شعرهای حافظ شیرازی به ترتیب حروف الفبا حرف الف: الا یا ایها السّاقی أدر کأسا" و ناوِلها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را / به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را اگردشنام فرمایی و گرنفرین ،دعا گویم / جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خا را ای صاحب کرامت ،شکرانه ی سلامت / روزی تفقّدی کن ، درویش بینوا را آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروّت با دشمنان مدارا آیینه ی سکندر جام میست،بنگر / تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا ای دل شباب رفت و نچیدی گلی زعیش / پیرانه سر مکن هنری ننگ ونام را ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی / خدمت ما برسان سرو وگل و ریحان را ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما / آب روی خوبی از چاه زنخدان شما ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو: / کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما ای شهنشاه بلند اختر خدا را همّتی / تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما این چنین موسمی عجب باشد / که ببندند میکده به شتاب ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست / خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ مشکین غریب ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت ؟ / وی مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت؟ آشنایی نه غریبست که دلسوز منست / چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟ / منزل آن مه عاشق کش عیّار کجاست؟ آنکسست اهل بشارت که اشارت داند / نکته ها هست بسی ،محرم اسرار کجاست؟ از آن دیر مغانم عزیز میدارند / که آتشی که نمیرد ،همیشه در دل ماست اگر به زلف دراز تو دست کوته ما نرسد / گناه بخت پریشان و دست کوته ماست آنچه او ریخت به پیمانه ی ما نوشیدیم / اگر از خمر بهشت است و گر باده ی مست آخر بچه گویم هست از خود خبرم چون نیست / وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم ،چون هست افسوس که شد دلبر و در دیده ی گریان / تحریر خیال خط او نقش بر آبست آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشبست / یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین / با سلیمان چون برانم من که مورم مرکبست
برچسبها: مشاعره [ دوشنبه 94/1/31 ] [ 7:3 عصر ] [ کژال غفاری ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |